یکشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۲

اميد
اگر به طلوع و غروب خورشيد بنگرى و بخندى، هنوز اميدوارى. اگر زيبايى رنگهاى گل كوچكى را درك كنى، هنوز اميدوارى. اگر لذت پرواز پروانه را درك كنى، هنوز اميدوارى. اگر لبخند كودك قلبت را شاد كند، هنوز اميدوارى. اگر خوبى‌هاى ديگران را ببينى، هنوز اميدوارى. اگر بارانى كه بر سقف اتاقت مى‌بارد، تو را به خواب مى‌برد، هنوز اميدوارى. اگر با ديدن رنگين‌كمان مى‌ايستى و به زيبايى آن خيره مى‌شوى، هنوز اميدوارى. اگر با شادى و خوشى با افراد جديد روبرو مى‌شوى، هنوز اميدوارى. اگر هنوز دست دوستى به سوى ديگران دراز مى‌كنى، هنوز اميدوارى. اگر با دريافت نامه يا كارت غيرمنتظره‌اى، خوشحال و شگفت‌زده مى‌شوى، هنوز اميدوارى. اگر از درد و رنج ديگران ناراحت و افسرده مى‌شوى، هنوز اميدوارى. اگر هنوز به انتظار سال نو، چيدن سفره هفت‌سين و تحويل سال هستى، هنوز اميدوارى. اگر به فكر آرامش هستى، هنوز اميدوارى. اگر با نگاهى به گذشته، لبخند بزنى، هنوز اميدوارى. اگر با سختى‌ها روبرو شوى و بجنگى، هنوز اميدوارى.
اميد زيباست و به ما انگيزه حركت مى‌دهد. وقتى نااميد مى‌شويم، اميد، خنده بر لب جان مى‌آورد. وقتى قلبمان به پيش نمى‌رود، اميد پيشقدم مى‌شود. وقتى چشممان نمى‌بيند، اميد ما را به حركت وا مى‌دارد. اميد نور را به اعماق تاريكى‌ها مى‌برد. پس هرگز نااميد نشويد.